توطئهی بزرگ در شب یلدا/ چرا چپهای ستادی از یک جشن ساده مردم هم عصبانی میشوند!؟
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۶۳۴۰
مردم باید بدانند که اصلاحطلبان ستادی در پروژه سیاهنمایی خود؛ هم در زمان دلار 10 هزار تومانی میگفتند "ما گرسنهایم" و هم در زمانه دلار 40 هزار تومانی!
سرویس سیاست مشرق _ هادی خانیکی، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی، اخیراً طی یادداشتی که در شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد و در آستانه جشن مردم در شب یلدا منتشر کرد، نوشت: میخواهم از «فهم» مساله بنیادین توسعه کشورم و غم و رنج و دردی که هممیهنانم از نادیده گرفتن خواستهها و نقدها و اعتراضها و در عین حال ظرفیتها و تواناییهایشان میبرند، باز بمانم و به اندازه خود در کنار آنان و با آنان همدرد و همراه باشم!
او همچنین در بخش دیگری از نوشته خود تصریح میکند: یلدای غممان را در این ایام باور کنیم و به امید پگاهی پاک باهم بنشینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانیکی یادداشت خود را با این بیت شعر به پایان میبرد که: "صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید حافظ"!
این یادداشت خانیکی با تیتر "در ستایش با هم بودن"، با زیر تیتر "یادداشتی از هادی خانیکی درباره رنج و امید در آخرین شب پاییز غمبار امسال" و با عکسی از نقشه ایران در زمینهای سیاه در روزنامه اعتماد منتشر شده است. [1]
*واضح و مبرهن است که فعالان ستادی اصلاحطلب حتی یک جشن ساده ایرانی را هم برای مردم عزیز ایران روا نمیدانند و در آستانه این جشن هم از القای بیبنیاد سیاهی و تباهی و ناامیدی و رنجآلوده بودن فضا دست نمیکشند.
و رنج اصلی زمانه ما در ایران همین عزم اصلاحطلبان برای سیاهنمایی است نه مشکلات اقتصادی و غیره.
چه اینکه مشکلات اقتصادی اولا همیشه و ثانیا در همه کشورهای جهان بوده و هست و به مانند بخشی از واقعیت زندگی گریزی از آن نیست.
لکن هیچ انسان عاقلی زندگی خود را متوقف بر واقعیتهای تلخ قرار نمیدهد و در کنار تلاش برای رفع تلخیها؛ امیدوار است، جشن و شادی عقلانی دارد و در ایام خجسته لبخند میزند. مثالی که درباره فرایند مرگ و زندگی هم میتوان به آن اشاره کرد.
یک حقیقت فلسفی سادهی برآمده از مبانی جامعهشناسی و طبع مدنی انسانها که البته چپهای ستادی از آن رو که قصد ایجاد فتنه اقتصادی با هیزمسازی از مردم را دارند؛ آنرا استتار کرده و یکسره مشغول القای رنج و نومیدی و شوربختی در ذهن مردم هستند.
توطئهای شوم که اگر با هوشیاری مردم، با دقت خواص و با تأملات و برخوردهای حاکمیتی مواجه نشود؛ میرود که در ادامه پیشلرزههایی مثل اغتشاشات 70 روزه به بهانه مرگ تصادفی یک دختر جوان؛ به رخدادی بزرگتر منتج شود که ما به آن فتنه اقتصادی میگوییم.
دقت شود که در جهان درد و رنجی که اصلاحطلبان طی سالهای پس از فتنه 88 القا میکنند؛ حتی یک ردّ پای کوچک برای مثبتات ایران هم نیست و مردم باید بدانند که اینان، هم در زمان دلار 10 هزار تومانی میگفتند "ما گرسنهایم" و هم در زمانه دلار 40 هزار تومانی! [2]
و کسی در این میانه باید که به نتایج ناشکری و نساختن سنگر مقابل مثبتات کشور بیاندیشد و این معادله را حل کند که القائات اینان چطور برخی مثبتات اقتصادی را از دست مردم گرفت و اگر با جهاد تبیین در مقابل آن سنگری ساخته نشود، میرود که مابقی مثبتات را هم از مردم بگیرد.
مردم ایران باید بدانند که خانیکی و امثال خانیکی در حالی حتی از جشن شب یلدا هم نمیگذرند و گلولههای شوربختی را به سمت آن شلیک میکنند که علیرغم تمام مشکلات اقتصادی اما ایرانیها در شب یلدا مثل اروپا مشکل کمبود سوخت و آذوقه ندارند، همچنان مالیات سنگین نمیدهند و سوخت خودروهایشان را همچنان با قیمتهای ارزان تأمین میکنند.
اینکه چرا امثال هادی خانیکی اهل بیان این مثبتات بدیهی نیستند و چرا توانستهاند ذهن کسانی از جامعه را مملو از منفیبافی بدون مبنا کنند؛ سؤالی است که مردم، مسئولان و خواص ایرانی باید به آن پاسخ بدهند و به وظایف خود در قبال آن عمل کنند.
پیش از این، محسن هاشمی، دیگر چهره اصلاحطلب نیز در اظهاراتی عجیب و غریب، به زعم خود توضیح داده بود که چرا حال ملت ایران بد است! [3]
در امثال و حکم ایرانی قصهی معلم مکتبخانهای را داریم که یک روز اسیر توطئهی بچههای پر شیطنت مکتبخانه شد که قصد داشتند مدرسه را تعطیل کنند. معلم که به مکتبخانه آمد بچهها یکصدا اصرار کردند که "رنگ به رخسارت نیست" و معلم کمکم باور کرد که بیمار است و دست آخر هم مدرسه تعطیل شد!
باید از این قضایا درس گرفت و اسیر توطئه شیاطینی که قصد تعطیلی ایران عزیز را دارند؛ نشد.
در اشاره به بیت بهکار رفته از سوی خانیکی برای اتمام یادداشت نیز بیان همین نکته کافیست که جائر اصلی اوست که لبخند عقلانی مردم را برنمیتابد...
***
1_https://www.etemadnewspaper.ir/fa/https://www.mashreghnews.ir/news/1448045/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C/detail/195222
2_hvasl.ir/news/239007
3_mshrgh.ir/1447800
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت هادی خانیکی اصلاح طلبان سیاه نمایی شب یلدا جشن شب یلدا مردم حال خوب حال بد رأی بد ناامیدی مهسا امینی اغتشاش مشرق نیوز فتنه اقتصادی عقلانیت تحلیل صحیح خواص مسئولان محسن هاشمی مصطفی تاجزاده بانیان آشوب فلسفه یلدا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت هزار تومانی شب یلدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۶۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعوت از حکومت برای دیدن یک مناظره | گره خوردن سرنوشت مردم به ذهنیت سادهانگارانه | پسموضوع حجاب دقیقا چه میگذرد؟
فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «مناظره در مورد حجاب» در روزنامه اعتماد نوشت:
سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی (اینجا ببینید) را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند.
کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند.
ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند. خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد.
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود.
عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.